Thursday 25 April 2013

دوستم و هشت ثور مجاهدین

 
 
 
دوستم و هشت ثور مجاهدین
" اگر من در مقابل داکتر نجیب پرچم عصیان بلند نمی کردم ، تحقق یافتن انقلاب اسلامی حتی مورد بحث هم شده نمی توانست و اگر من حمایت خود را از داکتر نجیب ادامه میدادم ، فکر انقلاب اسلامی بیشتر از یک خیال چیزی دیگری نمی بود"   دوستم
 جناب جنرال نبی عظیمی در جواب سوال برایم گفته اند:
"اردوی افغانستان در سال های حاکمیت سیاسی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان از برکت دوستی با کشور شورا ها با پیشرفته ترین اسلحه وتخنیک و تجهیزات جنگی مجهز بود و توانایی آن را داشت که چه در برابر حملات زمینی و چه دربرابر تجاوز برحریم فضایی کشور بایستد و حملات نه تنها دشمنان داخلی را دفع و طرد نماید؛ بلکه توانایی دفاع از تمامیت ارضی ، استقلال و منافع ملی کشور را دارا باشد. آن اردو دارای برجسته ترین ، آگاه ترین و وطنپرست ترین قوماندانان، افسران متخصص و ماهر در رشته ها و مسلک های گوناگون نظامی، پیلوتان و تخنیکران برجسته ی بود که بیشترین آنان در اتحاد شوروی وقت تحصیل کرده و در طول سالیان دراز جنگ از تجارب گرانبهایی در مسلک شان برخوردار  بودند. به همین سان ، تزریق نمودن روحیه پیکار وانگیزه بخشیدن به دفاع از کشور برای سربازان و افسران ارتش نه تنها کار بی امان ریاست عمومی سیاسی اردو بود؛ بل وظیفه تأخیر ناپذیر رهبری کشور، اعضای حزب و کادر های قوماندانی نیز شمرده می شد. این گفته ها را روحیه عالی رزمی و توانایی و مهارت نظامی و مسلکی و تفوق اسلحه وتخنیک جنگی اردوی ما در سال های دفاع مستقلانه به ویژه در جنگ جلال آباد به اثبات رسانید"
با چنین امکانات نظامی که اقای نبی عظیمی در رابطه به قدرت منظم نظامی دوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان  اظهار داشتند ، مشاوران و نزدیکان مرحوم داکتر نجیب الله بنا بر دسایس بیرونی در پی خنثی کردن وظیفه ی جنرال دوستم در شمال کشورشده بودند.به ویژه انهایکه نظرات فاشیستی داشتند؛در پی کناره ساختن جنرال عبدالرشید دوستم از وظیفه ی نظامی گردیده بودند. رییس امنیت ولایت بلخ با جنرال اسک در مزار شریف نیز میخواستند با دسیسه یی انرا بر کنار نمایند.  جنرال دوستم با همکاری  برخی از جنرالهای نامی اش به وسیله اردو یی که زیر فرمانش بود با پشتبانی هوا داران  میلیونی اش  دسیسه بافان را بیچاره ساخت و این امر باعث گردید که دولت نجیب الله در همه جا سقود کند.

یاوز سلیم نویسنده ی کتاب افغانستان و دوستم مینویسد:جنرال دوستم  در دلو 1370 طی نشست وسیع از روشنفکران در هوتل شهرداری شبرغان پروگرام های آینده خود را مبارزه با دولت داکتر نجیب در آن جلسه اعلام داشت و کمیسیون جهت اجرات امور اداری فرهنگی اجتماعی در ولایت جوزجان و قیام در مقابل نظام داکتر نجیب الله با عضویت: جنرال عبدالمجید ایشچی ، انجینیر احمد،عبدالرحیم فرزام،جنرال عبدالحی جنرال نبی ظفر جنرال نادر علی و رییس عمر بای رییس شورای موسیفیدان ولایت جوزجان ایجاد نمود.و یک نامه یی توضیحی از قیام جوزجان عنوانی اهالی بلخ به مزار شریف ارسال نمود و این نامه در حقیقت التماتوم به جمعه اسک و تاج محمد رییس امنیت بود. و از مردم بلخ تقاضا گردیده بود به قیام جوزجان همکاری نمایند.ودر اواخر ماه دلو مزار شریف را در کنترول خود در آورد. دوستم با احمد شاه مسعود تماس گرفته از او نیز خواهش کرد و گفت: ( در مقابل داکتر نجیب می جنگم ولی نیروی هوایی نجیب خیلی خوب است ، حتمآ ما را مورد بمیاردمان قرار خواهد داد.. تو هم بیا در کنار من باش و یا حد اقل تو هم حمله کن . بطور مثال در بدخشان افراد من هستند . فوزی در همانجاست..با او هماهنگی ایجاد کنی ، تو آنجا را مورد حمله قرار بده تا بمباردمان هوایی تنها به یک نقطه متمرکز نشود و به هر سو تقسیم شود اما متاسفانه که امروز باید بگویم احمد شاه مسعود به وعده که به من داده بود وفا نکرد و و مرا را تنها گذاشت.)بخاطر تصرف کابل جلسه ی در منزل سید منصور نادری به پشنهاد دوستم دایر شد در آنجا یک شورای نظامی تشکیل شد و جنرال دوستم به صفت رییس این شورا انتخاب گردید پس از آن شورای نظامی دیگری به خاطر تمام شمال تشکیل یافت که آنرا شورای نظامی شمال نام گذاشتند و رییس این شورا نیز جنرال دوستم تعیین شدو اعضای آن حاجی مصعب ، جمعت علم خان جمعه خان همدرد از حزب اسلامی عبدالواحد از حرکت اسلامی و همچنان رسول پهلوان، غفار پهلوان، سید جعفر نادری، عبدالمجید روزی و جنرال هلال به حیث اعضای شورای عالی و شورای نظامی انتخاب گردیدند.ُیک قطعه هفتصد نفری به قوماندانی جنرال مجید روزی به کابل سوق گردید مقصد آن مانع شدن یغما و چپاول شهریان کابل از دست گلبدین و مجاهدین بود. جلسه ی دیگر درجبل سراج بنام جلسه "شورای عالی جهادی افغانستان"که در آن در حدود دو صد تن از قوماندانان اشتراک داشتند تشکیل یافت. .یاوز سلیم از گفته ی جنرال دوستم می نویسد: "نوبت انتخاب رییس در این شورا رسیده بود احمد شاه مسعود در کنار من نشسته بود من هم در این میان فکر میکردم به ریاست دو شورای جدا گانه انتخاب شده بودم نمی شد که به ریاست این شورا هم انتخاب شوم .من خودم احمد شاه مسعود را به عنوان رییس پشنهاد کردم پشنهادم پذرفته شد استاد مزاری رهبر حزب وحدت به حیث معاون در امور سیاسی و من به حیث معاون در امور نظامی مناطق شمال پشنهاد شدم."

 مجاهدین احزاب مختلف با امدن به شهر در کوچه های کابل به یغما گری و چپاول گری بزرگ دست زدند که در طورل تاریخ بی مانند بود. بلاخره در اثر میانجی بوتروس گاللی سرمنشی ملل متحد و بنین سیوان نمایده خاص سرمنشی ملل متحد در افغانستان که دروان حاکمیت داکتر نجیب با موافقه انها در پلان تشکیل حکومت موفت و انتقال قدرت بودند به تاریخ 27 اپریل یک شورای مؤقت تاسیس نمودند  در این شورای پنجاه نفری صبغت الله مجددی به حیث رییس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان برای دو ماه گلبدین حکمتیار به حیث صدر اعظم و احمد شاه مسعود به صفت وزیر دفاع تعیین شدند. وبعدآ آنرا پیروزی هشت ثور مجاهدین نام گذاشتند.  چگونه محترم مجددی  و همراهانش بعد ار هشت ثور در کابل تشریف اورده و بر تخت نشسته و امروز انرا پیروزی مجاهدین میگویند؟.
در گروپ بزرگی از مجاهدین فاتح که بیرق پیروزی مجاهدین را در دست داشتند همراه با صبغت الله مجددی داخل شهر کابل شده بودند، مجاهیدی  خود را حاجی یعقوب از مجاهدین محاذ ملی معرفی نموده و خود را همرزمان پیر مجددی میدانست گفت: "من چهارده سال جهاد کردم و بعد از ظفر با افتخار بیرق را بدست گرفته با دادن شعار های پیروزی و صدای الله اکبر داخل کابل شدیم ما را عساکر دوستم در یک حویلی بزرگ جابجا کردند بیرق ظفر ما هم در یک کنج خانه گذاشته شد، بعد از دو روز احساس کردم که ما پیروز نشده ایم ما را تسلیم نموده اند. دوستم اجازه ی داخل شدن ما را در شهر کابل داده است وبس. مثل اسیر بودم بعد از دو روز با استفاده از زبان اوزبیکی از قید عساکردوستم رها شدم و دوباره نام پیروزی مجاهدین را نمی خواهم بگیرم.).
صبغت الله مجمددی اولین رئیس جمهورمجاهدین برای جنرال دوستم القاب مجاهد کبیر و رتبه ستر جنرال را بخشید. استاد برهان الدین ربانی دومین رئیس جمهور مجاهدین جنرال دوستم را خالد بن ولید و پسر خود خواند و  محترم حامد کرزی در یکی از دیدارش با جنرال دوستم گفت: "جنرال صاحب دوستم فرزند افغانستان است، در حقیت وسیله ی وحدت مردم افغانستان شدند،کلان قومی است،یک مشر است،به صفت یک کلان قوم یک مشر، جنرال صاحب معلوم است،تثبیت است، او ره نه حکومت تغییر داده میتانه ،اوره نه افراد تغییر داده میتانه،هیچ چیز اوره تغییر داده نمیتانه،در همه جا تثبیت است،بدین لحاظ دوستم از مردم افغانستان است،در مقام رهبریت قرار دارد،درمقام عزت قرار دارد،درمقام ابرو قرار دارد،همی جنرال صاحب دوستم خود شان مقام استند،شما خبر دارین دوستم ره در جنوب و غرب مردم دوستم نمیگه، مقام رستمی داره."
ازینکه مجاهدین بعد از چهارده سال جنگ و زندگی در غار های کوه و آواره در کشور های بیگانه دو باره  به شهر و وطن و کاشانه خود برگشتند لازم است از جنرال دوستم قدر شناسی نموده وفا دار به القاب های رهبران خود شده به حیث قهرمان خویش حساب و از ان در سقوط دولت وقت  منت گذار باشند.
 
با تاسف چندی قبل استاد سیاف به رئیس جمهور اقای کرزی گفته است: دوستم را خنثی کن ورنه افغانستان باردیگر به خاک وخون مالیده خواهد شد.
درحالیکه استاد سیاف و محترم کرزی خوب میداند که"عین این جمله به وسیلۀ مشاوران ونزدیکان دکترنجیب الله دربیست سال پیش گفته شده بود.بعد ازسرنگونی دکترنجیب الله، نزدیکان احمد شاه مسعود نیز، دوستم را به چشم اشباح می دیدند. درعمل آن چه دیده شد، سقوط دولت هایی بود که حمایت دوستم را از دست داده بودند. نباید فراموش کرد که طی بیست سال اخیر، رویگردانی دوستم از دونظام حکومتی ( حکومت نجیب واستاد ربانی) باعث سرنگونی هردونظام شده است. درادبیات سیاسی غربی از دوستم به نام «جنرال پادشاه ساز» نام برده شده است. آیا خطریک دورۀ «پادشاه سازی» دیگرفرارسیده است؟"
طالبان از نظر دوستم و هوا دارنش!
چندی قبل "جنرال دوستم باردیگر سخن هشت سال قبل خود را درمورد امحای کامل طالبان مکرر کرده است. وی اظهارداشته که شمار نیروهای پیکارگر طالبان حداکثر به 9000 نفر می رسد وختم کردن غائله طالبان حد اکثر یک سال وقتی را دربرمی گیرد. وی ده سال قبل، میعاد نابودی دسته های طالبان را شش ماه اعلام کرده بود. دوستم درآن زمان گفته بود اگر بیست هزار رزمندۀ جنگی تحت فرمان داشته باشد، جمع کردن بساط طالبان کار نا ممکن نیست.
موضوع جدید درسخنان جنرال دوستم این است که وی پیش بینی کرده با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، حکومت کابل نیز سرنگون خواهد شد. وی نگفته است که به وسیلۀ کدام نیروی مخالف ( طالب یا اپوزیسیون؟) ساقط خواهد شد."
در مصاحبه ی که با یکی از هوا داران جنرال دوستم که جنگ دیده و مبارز بیدار بود ، در حوادث سی ساله کشور از آزمون زمان به پختگی رسید، داشتم که قسمتی ازآنرا جهت دریافت حقایق دو باره اینجا تذکار دهم:
(سوال:شریف اکه شما تجارب زیاد از جنگ دارید. نیروی طالبان را در شرایط فعلی دربرابر موجودیت قوای آیساف وناتو با تجهیزات مدرن ومجهز و سایط نظامی در افغانستان چه ارزیابی می کنید؟
جواب:امان جان! نیروی طالبان به کمک دولت و تبلیغ رسانه ها در جهان آوازه کشیده است. در حقیقت کدام نیرو نیست. مردم از آنها بیزار استند به خصوص برادران پشتون مااز دست آنها عذاب کشیدند. بیاد دارم سال قبل یکی از همراهان ما که نیاز بیشتر به پول داشت و مجبور به تنظیم درقطعه های امنیتی خصوصی کابل شد،. قرار گفته او آنها وظیفه گرفتند که هر روز قطار را از کابل به قندهار برسانند. اما در راه قندهار با طالبان معامله میشد وهر روز یک اندازه مبلغی به طالبان داده میشد تا قطار بدون اسیب از آن منطقه بگذرد . خال  اطلاع می یابد که طالب در آن محل چند نفراست بخاطر گرفتن پول به سر راه قطار می آیند و دایمی در آنجا نیستند. از آنها مردم محل هم نا راحت استند. خال به تنهای شب در کمین آنها میرود یکتن از طالب را کشته و دومی آنرا نیم جان تا لب سرک می کشدکه از او دولت اقرار بگیرد، و فردای آنروز خال منتظر مکافات میشودکه منطقه را از طالب پاک کرده است. اما برعکس خال پانزده روز مورد پرسش و تحقیق دولت قرار گرفته بعد از وظیفه سبکدوش میشود ."
چنین گفت کای جوشن کارزار - بر آسودی از چنگ یک روزگار
کنون کار پیش آمدت سخت باش - بهر کار پیرامن بخت باش
این بیت والاگهر از زبان شیوای فردوسی سخنور نادری جهان است که در گوش امیر تیمور طنین انداخت ،او نتوانست آرام بگیرد، هفت سال بدون رزم و پیکار روزگار بسر برده واز شمشیر وجوشن کارنمیگرفت.،ودوباره باوسایل جنگی خود روی اوردو عرصه ی کارزار را اماده دیدو به جهانکشایی دست برد و بخشی از جهان امیخته به فساد وجنگ وجدال را زیر فرمان ساخت.
سوال :شریف اکه! مبازره جنرال عبدالرشید دوستم چون اسطوره یی در تاریخ زندگی میهن می درخشد و سنگر های دشمن که در اخرین قلعه خطرناک قرار میداشت از دست مردمان نابکار پاک می نمود و اکنون در شرایط موجود از آن کار نمیگیرند و چرا آنرا در عرصه باز نمی گردانند که کشور را از جدل نجات دهد؟. نظر شما در رابطه چیست؟
جواب:(شما یاد از امیر تیمور نمودید. صاحب قرآن و سر لشکر کبیر امیر تیمور گفته است(یک سردار جنگی با لیاقت آن نیست که فقط از مرگ بیم نداشته باشد بلکه باید مصلحت قشون خود را هم در نظر بگیرد) امروز حیات دگر گون شده است قسمیکه در بالا گفتم ما تفنگ به زمین گذاشته و در جبهه مقدس آموزش،تعلیم و تربیه قرار گرفته ایم .اطفال و جوانان مصروف آموزش استند که در بسیاری محلات خیمه ها زده اند وزیر هر خیمه بیشتر از شصت شاگرد مصرف آموزش استند و اوقات درسی سه تایم و چهار تایم درشب وروز است .این یک تغییر بزرگ درحیات فرهنگی وآموزشی ما است که در آینده های نزدیک آنها به شکل بهتر درتعیین سرنوشت ملت سهم خواهند گرفت.)
وقتیکه مقامات چین با صراحت ازجنرال دوستم به حیث عامل داخلی برهم زنندۀ پروژۀ استخراج نفت حوزۀ آمو دریا نام بردند
.  شورای امنیت ملی درنشست واکنشی، با شتاب زده گی، به جنرال دوستم لقب «خاین ملی» داد
. من با چند تن از بزرگان قوم در رابطه تلفونی در تماس شده بودم آنها میگفتند:" اگر جنرالصاحب دوستم اجازه بدهد ما قوم ها  یک میلیون نفر جمع شده دست به تظاهرات مسالمت امیز زده تا کابل میرویم و در همانجا خیمه زده میشینیم تا حق بجای خود قرار نگیرد بر نمی گردیم"
جنرال دوستم به اشتراک نمایندگان اقشار مختلف جامعه از راه نظامی تغییرات بنیادی در حیات اجتماعی و سیاسی بمیان آورد و مخالفان دولت را از کوه ها و مغاره ها پایین ساخته فضای دوستی و همزیستی مسالمت آمیز را بر مردم افغانستان مهیا ساخت در قدم دوم نظام خونخوار طالبی را تار و مار نموده شرایط را برای باز سازی بزرگ جهانی آماده کرد تا افغانستان از سلطه قوانین قرون اسطی نجات یابد و در ردیف کشور های متمدن زندگی کند .قدم سوم دوستم کشانیدن مردم در سنگر مبارزه بر مشارکت اقوام و گروههای سیاسی در نظام است. جنرال دوستم برای چنین مشارکتی حکومت غیرمتمرکز را مناسب میدانند ــ حکومتی که در آن بخشی از قدرت رئیس جمهوری و نهادهای مرکزی به نهادهای محلی واگذار می شود که به مثایه ی حکومت غیر متمرکز در میهن بکار آغاز کند . این خواسته ی اکثریت مردم افغانستان است و تنها مستبدین و فاشیستها نمی خواهند  زمینه ی غارت گری و نظام فاشستی برای همیشه  از میهن  پایان یابد.
بخاطر تعمیل این خواست عموم ما از مردم آگاه ، احزاب و مقامات ملی و بین المللی و منشی سازمان ملل متحد ،تقاضا داریم که این معمول را در جامعه تدبیق و اکثریت مردم کشور را از رنج استفاده جویی از ارباب حاکم که در طول تاریخ  200 اخیر بدون یک قوم خاص که حکومت را در کشور بدست داشتند و حاکمیت مردم دیگر را نا روا می پنداشتند  و به خود عار میدانند،  نجات دهند.
امان معاشر؛ خبرنگار آزاد
منابع : http://www.junbesh.netنوشته رازق مامون
کتاب "افغانستان و دوستم"


Monday 1 April 2013

یافته‌های ۸صبح: معادن افغانستان تاراج می‌شوند

 
روزنامه ی وزین 8صبح که نشرات ان در روشنی جامعه نقش بارزی بازی میکند و برخی از رسانه ها از ان بحیث دلایل در نشرات خویش استفاده میبرنددر رابطه به کار کرد های وحید الله شهرانی وزیر معادن و صناعی افغانستان  که دسیسه ازقبل آماده شده از طرف قدرت مندان حاکم در ارگ  صورت گرفته است مورد بررسی قرار داده اند که در ذیل قضایای مربوط به انرا به بررسی میگیریم:
گزارشگر تحقیقی 8صبح ویژه معادن – در صفحه ی خویش  "گزارشی را تحت عنوان( تاراج و چپاول معادن کشور)نشر نموده که دران نوشته شده  پس از انتخاب وحیدالله شهرانی به حیث وزیر «معادن، نفت و گازِ» کشور، شماری از معادن به صورت غیرقانونی با شرکت‌های داخلی و خارجی قرارداد شده است
؛8صبح در گزارش خود کار کرد های وزارت معادن ،نفت و گاز را تحقیق نموده( و الله و بلا) را همه به دوش  وحیدالله شهرانی انداخته در حالیکه وحیدالله شهرانی بعد از فروش تعداد از معادن بزرگ توسط ابراهیم عادل وزیر اسبق معادن ،نفت و گاز افغانستان اشغال وظیفه وزارت را نموده  بدستور شخص حامد کرزی و فیصله شورای عالی وزرا در راس یک هیات که متشکل از سه وزیر و افراد که به عنوان کارشناس امور معادن معرفی شده بودند درامورات بعدی معادن افغانستان سهم گرفته است .
 با وجود انکه زحمات نامه نگار روز نامه روزین 8 صبح را می ستایم که تحقیق های  در رابطه به نواقص کار وزارت اقتصاد ،نفت و گاز نموده است و لازم میدانم که یک بخش از این گزارش ویژه را قسم نمونه به برسی بگیرم تا خواندگان محترم خود قضاوت نمایند که دراین اواخرمقامات با لجاجت کثافات خود را  به بام دیگران میریزند و خود را از زیر بار مسؤولیت برکنار می نماید و سرمایه ملی افغانستان رابا دسیسه ی نا جایز به تجار چین می فروشند و در تارراج هستی ی مردم بیداد میکنند.
گزارشگر 8صبح مینویسد"
" قاطعیت رییس‌جمهور
 یک منبع موثق به روزنامه‌ی ۸صبح می‌گوید که رییس‌جمهور کرزی به تاریخ ۲۸ماه رمضان، ساعت ۸شب شماری از مقام‌های حکومت را برای بررسی مسوده‌ی قانون معادن خواسته بود.
این منبع افزود: «در این نشست وزیران مالیه، معادن، خارجه، تجارت و صنایع، اقتصاد، انکشاف دهات، صحت، مشاور امنیت ملی، انجنیر ابراهیم عادل وزیر پیشین معادن، صادق مدبر رییس اداره‌ی امور و شورای وزیران، عبدالکریم خرم رییس دفتر ریاست‌جمهوری و سه معین وزارت معادن نیز حضور داشتند. رییس جمهور از آقای عادل، وزیر پشین معادن خواست که نظر شما در مورد مسوده‌ی قانون چیست. عادل گفت که بسیار خاینانه است"
.».
او هم‌چنین می‌گوید که جلسه تا ۱۱شب ادامه یافت و آقای کرزی در مورد قانون معادن قاطعانه برخورد کرد و خواهان تسوید یک قانون همه‌جانبه برای معادن کشور شد"
.
حال قاطعیت ریس جهور محترم حامد کرزی و سخنان آقای ابراهیم عادل سابق وزیر معادن،نفت و گاز را به مقایسه میگیریم که  چگونه صداقت خود را در امر اجرای وظیفه شان درنظر داشته  و کار کرد های آقای شهرانی را (خائنانه است)میگوید.
 اولآ اینکه آقای ابراهیم عادل وزیر اسبق معادن به امضای خودش در نه ماه وزارت، فابریکه سمنت غوری، نساجی پلخمری ،معدن ذغال سنگ کرکر و عده ای از تاسیسات صنعتی وزارت معادن و صنایع را به برادران کرزی، پسر عمۀ کرزی و سایر اقارب او و عده ای از کمپنی های خارجی بصورت غیر قانونی  بفروش رسانید وبعد از انکه حامد کرزی بطور مخفیانه به چین سفر نمود که حتی سفارت امریکا در کابل از آن آگاهی نداشت و مایۀ آزردگی مقامات امریکایی گردید   قرارداد فروش معدن مس عینک را با چینایی ها با مشورت اشرف غنی احمد زی که در کنار آقای کرزی قرار گرفته و مشاور ارشد حامد کرزی در امور مالی و پولی است که در تصمیم گیری های فروش معادن کشور به بیگانگان سهم بارزی دارد امضا نمود.
 قرارداد صورت گرفته با اقارب و برادران محترم کرزی درین معامله  بصورت روشن نشان میدهد که دسایسی بکار برده شده است.و فرا خواندن حمیدالله شهرانی را به پارلمان کشور نیز به اشارت افراد حاکم صورت پذیرفته است.
 در حالیکه در فروشات معادن برادران کرزی بخصوص قیوم کرزی و پسر عمه اش پوپل و عده ای از اعضای کابینۀ او که در این معامله منفعت خود را میدیدند چنین سهم فعال داشتند.
محترم حامد کرزی با استفاده از عبدالرحمن اشرف که جیو لوجیست است و اخیرآ بحیث سفیر در کشوری مقرر شده است ،سرو صدای فروش معادن را در کابینه بلند کرد.دیری از این سرو صدا نگذشته بود که برادران کرزی بخصوص قیوم کرزی ، پسر عمه اش پوپل داوطلب خریداری عده ای از معادن و برخی از فابریکات و تاسیسات صنعتی وزارت معادن و صنایع شدند و مسآلۀ فروش معدن مس عینک نیز در همین هنگام بلند گردید. درین وقت انجنیر صدیق ایشان وزیر معادن و صنایع بود.انجنیر صدیق ایشان تقاضای برادران کرزی و پسر عمه اش را رد کرد و گفت که وجدانآ آرام نخواهد بود که مال ملت را به اشخاص بفروش رساند.محترم حامد کرزی از این گفتۀ انجنیر صدیق آزرده میشود و بالای موصوف فشار می آورد تا به آنچه که به او توصیه میشود همان را  در عمل پیاده نماید و حاضر شود تا عده ای از معادن کشور و فابریکات مربوط وزارت معادن را به افراد یاد شده و کمپنی های خارجی بفروش رساند.انجنیر صدیق ایشان مقاومت می نماید و به این تقاضا های محترم حامد کرزی تن در نمی دهد.حامد کرزی مجبور میشود که انجنیر صدیق ایشان را از پست وزارت معادن و صنایع بر طرف نماید و به عوض ابراهیم عادل را به مشوره سید هاشم میر زاد (جیولوجیست)که در آن زمان مشاور ارشد سفیر امریکا در کابل بود ،وزیر معادن و صنایع می سازد.ابراهیم عادل بعد از آنکه وزیر معادن و صنایع میشود پس از نه ماه وزارت، فابریکه سمنت غوری، نساجی پلخمری ،معدن ذغال سنگ کرکر و عده ای از تاسیسات صنعتی وزارت معادن و صنایع را به برادران کرزی، پسر عمۀ کرزی و سایر اقارب او و عده ای از کمپنی های خارجی بفروش میرساند و قرارداد فروش معدن مس عینک را با چینایی ها امضا می نماید .قرار اطلاعات منابع دولتی و استخباراتی امریکا این قرار داد را ابراهیم عادل در دوبی امضا می نماید  که موصوف در بدل امضای این قرار داد سی میلیون دالر از چینایی ها غیر مشروع در دوبی رشوه میگیرد .بعد از انکه خبر اخذ سی میلیون دالر رشوه در اکثریت روزنامه های معتبر جهان پخش گردید.محترم حامد کرزی برای جلو گیری از داغتر شدن این خبر ابراهیم عادل را فورآ از پست وزارت معادن و صنایع بر طرف کرد.تا اکنون از شایعۀ سی میلیون دالر رشوه در قرار داد معدن مس عینک حرفی به زبان نیاورده است و مطمئین است که این موضوع به عدالت کشیده نمی شود.زیرا اگر به عدالت کشیده شود چلو صاف از آب می برآید و آنگاه ابراهیم عادل مجبور خواهد شدکه افشاه نماید که او در ین قضیه تنها نبوده و کسان دیگری هم شامل این قضیه هستند که به انها همدستی داشتند.و باید به محاکمه کشانیده شوندو شاید جرم ابراهیم عادل از دیگران کمتر باشد زیرا درین اواخر اشخاص و افرادی پیدا شده است که قرار داد مس عینک را ستایش می نمایند و به چینایی ها دعای خیر میکنند و در صدد اند تا از مسآلۀ سی میلیون دالر رشوه کسی سخن نگوید و از ابراهیم عادل نام نبرد تا مسآله به فراموشی گذاشته شود.که یکی از شرکا این زد و بند آقای حضرت محمد زاخیل وال یاد کرد که در مدت کمتر از سه سال صاحب بیش از دو صد میلیون دالر در بانک الفلاح دوبی و رویال بانک کانادا و چندین منزل مسکونی در کابل ،جلال آباد و کانادا گردیده است و سؤ استفادۀ آقای انوارالحق احدی (داماد پیر گیلانی) از پول بیت المال در زمان قدرتش بحیث وزیر مالیه کرزی هنوز در خاطره های مردم ما تازه است.
مسآ لۀ دیگر قابل تعمق در معدن مس عینک این است که در اثنای بفروش رسانیدن این معدن به امضای ابراهیم عادل زد و بند های مغلق و ماهرانه ای صورت گرفته و از متن قرار داد هیچ منبعی اطلاح ندارد. چینایی ها آنرا سری دانسته و بدسترس هیچ مرجعی نمی گذارند و دولت حامد کرزی نیز آنرا به اطلاع مردم نرسانیده و از افشای آن هراس دارد.
به تاریخ چهارم و پنجم جون 2012کنفرانسی به همکاری یونسکو در مورد معدن مس عینک لوگردر واشنگتن دی سی دایر گردید که دران کنفرانس محترم پروفیسورعبدالصبور فروزان معدن شناس افغانی فعلا استاد در کالیچ نیوجرسی امریکا نیز   شرکت داشت. در این کنفرانس که دانشمندان از نقاط مختلف جهان جمع شده بودند، معدن مس عینک به شکل علمی و دلسوزانه مورد بحث و مداقه قرار گرفت و واضح شد که: 1 - قرار داد معدن مس عینک به امضای ابراهیم عادل غیر شفاف بوده ، هم جانب چین و هم جانب دولت محترم  کرزی از افشای آن خود داری می نمایند. 2 –دولت محترم حامد کرزی رئیس جمهورادعا دارد که در اثنای امضای قرار داد ایشان از موجودیت آثار باستانی گرانبها در بالای معدن اگاهی نداشتند. 3 – چینایی ها ادعا دارند که در عین امضا ی قرار داد دولت افغانستان مسآلۀ موجودیت آثار باستانی را در بالای این معدن و موضوع اثرات استخراج این معدن را بالای محیط زیست مطرح نکرده و به تآسی از متن قرار داد ایشان درین موارد مسؤولیتی ندارند.
در مصاحبه ای با محترم پروفیسور عبدالصبور فروزان سابق استاد دانشکاه کابل و فعلآ پروفیسور بر حال در یکی کالیج های شهر نیوجرسی ایالات متحده امریکا داشتم.
موصوف در رابطه به ارزش معادن و نقش آن در اقتصاد آینده ی کشور مفصلآ صحبت نمودند که متن آن صحبت را در قالب یک مقاله علمی و تحلیلی حضور خواندگان محترم پیش کش نموده بودم. که در قسمتی سخنانشان گفته تائید کردند :
" دریک زدو بند خاینانه دولت محترم حامد کرزی معدن مس عینک لوگر را که یکی از بزرگترین معادن مس در جهان کنونی شناخته میشود بدون ارزیابی مفاد آن برای چینایی ها به امضای ابراهیم عادل بفروش رسانید.
در این معامله ننگین وزیرسابق معادن  اقای ابراهیم عادل متهم اند که در یک مجلس رشوه ستانی که بین او و چینایی ها در دوبی منعقد گردید سی میلیون دالر کمایی نمود.
اینکه خود محترم حامد کرزی چه مقدار پولی را در این معامله از چینایی ها اخذ نموده است تا اکنون معلوم نیست. ولی یک مسآله واضح است که قبل از امضا و بفروش رسانیدن این معدن حامد کرزی بصورت سری و بدون اجازه امریکایی ها به چین سفر میکند که حتی سفارت امریکا در کابل از این سفر آگاه نمیشود و اسباب ازردگی مقامات امریکایی را بوجود می آورد.
وقتی ابراهیم عادل رسوا شد حامد کرزی برای جلو گیری از رسوا شدن خودش و دیگران درین معامله او را از سمت وزارت معادن برکنار نمود و وحیدالله شهرانی را به عنوان کاندید وزیربه شورای ملی معرفی نمود موصوف بعد از رای اعتماد شورای ملی به عنوان وزیر معادن افغانستان وارد کابینه حامد کرزی گردید.وحیدالله شهرانی به دستور حامد کرزی  کمیته یی شامل عبدالرحمن اشرف(جیولوجیست) مشاور حامد کرزی (فعلآ سفیر در کشوری)، حضرت محمد زاخیل وال وزیر مالیه، انوارالحق احدی وزیر تجارت وخودش  وحیدالله شهرانی وزیر معادن و صنایع  می باشند تشکیل دادکه  به تصمیم این کمیته شماری از معادن  بفروش رسانیده شده است"


این بر همه واضح است که آقای کرزی در تذویر و معامله گری بی نذیر است.
در دسامبر 2011محترم حامد کرزی با کمیته  شامل عبدالرحمن اشرف(جیولوجیست) مشاور حامد کرزی (فعلآ سفیر در کشوری)، حضرت محمد زاخیل وال وزیر مالیه، انوارالحق احدی و وحیدالله شهرانی در یک معامله عجولانه بخشی از مناطق نفت و گاز خیز افغانستان را در شمال کشور به چینایی ها بفروش رسانیدند. این خبر برای ملت بیچاره ما که در سرماه کشنده زمستان بسر می برند و توان گرم کردن خیمه های توته و پارچه و کلبه های تاریک شان را ندارند.از اینکه استفاده از مواد معدنی کشور توسط بیگانگان  پیدایش امراض سرطانی و امراض صعب العلاج الوده شدن اب های زیر زمینی از بین رفتن زمینهای زراعتی ، ملوث شدن خاکهای زراعتی، مسموم شدن حیات ابی در حوزه دریا های کشور می گردد. تفاله های حاصله از استخراج معادن توازن طبیعی را در ان مناطق به هم زده سبب بوجود امدن شرایط کم ابی در یک منطقه و تولید خطرات سیلابهای مدهش در مناطق دیگر می گردد.و منفعت آنرا بیگانه میخورد و حتی کارگران و محافظین امنیتی را از مردم محل که همه بلا ها بالای شان وارد است نمی گیرند.
محترم جنرال عبدالرشید دوستم بخاطر کاریابیی مردم محل که بی لباس، بی نان و در فقر فاقه زندگی می نمایند بحیث افراد کار کن طرف استفاده قرار بگیرند یک مسؤولیت وجدانی موصوف بود به مقامات پشنهاد نمود عوض انکه مقامات این مطلب را بپذیرد ، سر و صدا بلند گردید  و مقامات منسووب از خشم مردم ترسید و ناگزیر شده که نظر خود را در مورد عوض کند.شورای امنیت ملی افغانستان در راس ان اقای اسپنتا گوش به فرمان اوامر مقامات حاکم قرار داشت دسیسه مشابع را براه انداخته  که که گویا ژنرال دوستم مانع آغاز کار شرکت هایی شده که در داوطلبی استخراج نفت حوزه شمال افغانستان برنده شدند.
 که در موقع آقای فیض الله ذکی سخنگوی جبهه ملی و وکیل مردم در ولسی جرگه   هدف اساسی حکومت و رهبری نظام دلسوزی برای حفاظت از ثروت های ملی ندانسته، بلکه حفاظت از منافع برخی شرکا و اعضای همسو با خانواده اراکین نظام دانست که در (این) پروژه شریک می باشند. "آقای ذکی برای حفاظت از ثروت ملی و سپردن حق مردم و بنا بر مسولیتش پیدا کردن کار برای افراد مستمند و فقیر سرو صدا بالا کرد و انرا امری نا جایز و دور از انصاف دانست.
اگر ابراهیم عادل وزیر معادن وقت  در گرفتن سی میلیون دالر رشوه از چینایی ها متهم است و رییس جمهور حامد کرزی در گرفتن پول از بیگانگان نیز تشنگی خاصی دارد.
چنانکه قبلا موصوف در گرفتن شش میلیون دالر ماهانه از کشور ایران چون دزد با پشتاره با آقای عمرداودزی رییس سابق دفتر حامد کرزی و سفیر فعلی او در پاکستان در میدان هوایی کابل افشآ شد.
پس می توان گفت روز نامه وزن 8 صبح در مورد معلومات کافی نداشته و موضوع را از زبان برخی افراد مغرض و یا کسانیکه به وجهی دراین معاملات نا مشروع شرکت داشته اند شنیده است.
امید است روزنامه وزین 8 صبح موضوع را یکبار دیگر به برسی بگیرند تا فردیکه ممکن از دیگران جرمش زیاد نباشد به مشکل روبرو نشود.یاد اور میشویم که انهایکه غرق در منجلاب فساد اند زیر عینک زره بین روزنامه ها قرار نمی گیرند و طوریکه روزنامه میداند تمام زندگی مردم را چور و چپاول کردند و انقدر دزدیدند که قارون هم به حساب شان نمی رسد.
امان معاشر ،خبرنگار آزاد