Monday 30 April 2012

مصاحبه با محترم اسدالله آسیابان مسؤول روابط فدراسیون فرهنگی توركان افغانستان به پیشواز چهارمین سالگرد ففتا


فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستا ن در آستانه چهار سالگی قرار دارد، این حركت فرهنگی در همبستگی  و نزدیکی هموطنان ما جهت شناسای تاریخ و فرهنگ  افغانستان و اشتراک همه اقوام و ملیت های افغانستان در این فرهنگ مشترک درمدت موجویت خویش خدمات شایانی نموده است. بخاطر آشنایی بهتر با فدراسیون فرهنگی توركان افغانستان  به مثابه  یك سازمان جهت دهنده جامعه تورك افغانستان مصاحبه یی داشتم با محترم اسدالله آسیابان رئیس شعبه روابط و یكی از موئسسین ففتا  که در ذیل شما را به خواندن آن دعوت می نمایم:
  جناب آسیابان صاحب تشكر ازینكه فرصت پیدا شد تا با شما مصاحبه یی داشته باشم. اولآ چهارمین سالروز فدرسیون فرهنگی تورکان افغنستان را برای هموطنان مبارک گفته به آرزوی آن هستم که این فدراسیون ادامه گر تاریخ پر افتخار کشور ما و احقاق حقوق ملیتهای مختلف به ویژه تورکان وطن گردد.
.
سوال: جناب آسیابان صاحب! چه انگیزه باعث گردید که فدراسیون فرهنگی ترکان افغانستان ایجاد گردد؟
جواب : قبل از همه از شما محترم امان معاشر سپاسگزاری میكنم كه به صفت ژورنالیست آزاد اراده كردید تا در پیشواز چهارمین سالگرد ففتا، با مسئولین فدراسیون مصاحبه یی را انجام بدهید. اما بعد در رابطه به سوال شماعرض نمایم كه: افغانستان کشور کثیر المللیتی است که هریک ازاقوام آن با داشتن تاریخ – فرهنگ و زبان مستقل دریک کشور واحد زندگی میکنند. باتاسف باید گفت که درنتیحه ی سیاست های غیرعادلانه و شوونستی حاکمان سده اخیراقوام تحت ستم کشور بخصوص خلق تورک افغانستان ازتمام حقوق خویش محروم بوده حتی هویت قومی- فرهنگ وزبان ایشان تحت سوال قرار داشت. با درنظرداشت این واقعیت انکار ناپذیر ایجاد فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستسان یک ضرورت مبرم تاریخی بود به خاطراحیا و رشدهویت تاریخی و فرهنگی خلق تورک افغانستان در قطار دیگر اقوام کشور.
 .
سوال: به تعریف فدراسیون فرهنگی تركان افغانستان، ترکان شامل کدام اقوام افغانستان میشوند؟
جواب : درحالیكه تورك بودن را یك امتیاز نمیشماریم ولی بالآخره هر خلق دارای تعریف مشخصی از لحاظ فرهنگی، تاریخی و زبانی میباشد، در برنامه و اساسنامه فدراسیون تورکان افغانستان، از اقوام اوزبیک، ترکمن، ایماق، قرقز، قزاق، بیات، قزل باش و غیره اقوام و گروپ های اتنیکی که به یکی از شاحه های تورکتبار افغانستان تعلق داشته باشند، نام برده شده است.
. سوال: اشخاص که در ایجاد این فدراسیون نقش بازی کرده اند کدام اشخاص اند؟
جواب : اگر چندیكه ما ایجاد ففتا را به شخص نسبت نمیدهیم، ففتا خط فکریی است که به تمام خلق تورک افغانستان تعلق دارد. اما به خاطر وضاحت موضوع باید گفت كه از قرار بعضی یادداشت ها كه فعلا  در آرشیف ففتا موجود است، اولین نشست به خاطر ایجاد یك سازمان دافع منافع خلق تورك افغانستان در پهلوی منافع اقوام دیگر مملكت به تاریخ 23 نوامبر 2002 در شهر دنبوش هالند و دومین نشست به تاریخ 21 دسامبر 2002 در شهر تیلبورگ هالند و سومین آن به تاریخ چهارم جنوری 2003 در شهر اوت هاوزن هالند دایر گردیده و به همین شكل ادامه پیدا كرد که عاقبت به تاریخ 23 مارچ 2008 جلسه مونشن كشور آلمان با اشتراك برخی از شخصیت های فرهنگی و سیاسی خلق تورك افغانستان دایر شده و در مورد تدویر اولین قوریلتای ففتا تصمیم اتخاذ نمود كه به تاریخ هفدهم ماه می 2008 قوریلتای بزرگ با اشتراک 120 تن ازنخبه گان اقوا م تورک تبارکشور در شهر تیلبورگ هالند دایر گردیده و فدراسیون فرهنگی توركان افغانستان اساس گذاشته شد که ما در آستانه ی تجلیل از چهارمین بهار آن قرار داریم . درین پروسه شخصیت های زیادی از جامعه تورك افغانستان از ممالك مختلف جهان نقش موثر ایفا نمودند. ولی اگر قرار باشد كه افتخارات معنوی اشخاص را در جای خودش مطالعه بكنیم، پس نقش داكتر همت فاریابی در تآسیس ففتا بارز تر جلوه میكند. دیگر اینكه در رابطه به جواب این سوال علاوه گردد، اینست كه در تآسیس ففتا، برخی از شخصیت های فرهنگی جامعه هزاره نیز نقش ارزنده و مهم بازی نمودند.
سوال: برخی افراد فکر میکنند این فدراسیون دارد که نقش منفی ایفا میکند و منظورش تمایز ترکتباران است. نظر شما چیست؟
جواب : ببینید در افغانستان هستند كسانی كه از توهمات و تخیلات ذهنی تاریخ جور میكنند. و اینرا هم فراموش نكنیم كه در افغانستان فاشیسم اوغانی و نژادپرستی آریائی به اوج خود رسیده است. اما خلق تورك افغانستان كه یك بخش مهم جامعه افغانستان را تشكیل میدهد فرهنگ، زبان و هویت آن تا امروز بی رحمانه سركوب گردیده و تاریخ و واقعیت های تاریخی آن قربانی تجعیلات شووینیسم و فاشیسم گردیده است. و حالا كه میخواهد هویت و تاریخ سركوب شده خود را احیا و با دیگران مساویانه زیست نماید، قماش مختلف برتری طلبان، این داعیه را بنام تمایز و تفوق طلبی قلمداد میكند. با تآسف كه این قماش افراد، تلاش میكنند تا اذهان روشنفكران تورك تبار را نیز به بی راهه بكشانند.  به کسانیکه این گونه فکرمیکنند باید که : فدراسیون توركان افغانستان، تورك بودن را هیچگاه امتیازی برای خود نمیداند، بلكه میخواهد كه همه ساكنین این كشور با حفظ زبان، هویت اصلی و افتخارات تاریخی خود در پهلوی همدیگر برادر وار زندگی نمایند. اگر تورکان افغانستان تلاش احیای مجدد فرهنگ و تاریخ زیرپاشده شان را که حق مسلم شان است دارند این به هیچ وجه امتیازطلبی نبوده بلکه آنچه را میخواهند که به ایشان تعلق دارد.  فدراسیون فرهنگی تورکان افقانستان درتفکرو عمل کرد خود مرام نامه که خط فکری اش در آن درج است همیشه اساس قرار داده است . در مرام ففتا چنین آمده است  ما از هیچ کس بیشترنمیخواهیم بلکه آنچه را میخواهیم که حق مسلم یك ملت است . ففتا به خاطرفصل کردن نه- بلکه برای وصل کردن آمده است هدف ما دوستی -برادری و برابری واقعی تمام خلق های افقانستان است
 .
سوال: جنبش ملی اسلامی افغانستان یک سازمان شناخته شده در کشور است علاوه بر اینکه اعضای انرا ترکتباران تشکیل میدهد و به تعداد افراد و اشخاص با دانش از دیگر ملیت ها اعم از پشتون، تاجک ،هزاره پشه یی، بلوچ و …… شامل این سازمان با اعتبار و بین امللی است.روابط فدراسیون با جنبش  چگونه است؟
جواب : بدون شک حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان یک سارمان فرا گیرسیاسی بوده که شامل اقوام مختلف افغانستان است. همان طوریکه از نامش پیداست ففتا سازمان سیاسی نبوده بلکه یک تشکل مستقل فرهنگی است . ما از سیاست های معقول و برجای جنبش ملی اسلامی افغانستان همیشه پشتبانی نموده و با تفاهم كلی دوشادوش با جنبش به خاطر دفاع ازحقوق خلق تورک افغانستان و اشتراک تاثیرگذار و عملی ایشان در قطار دیگر اقوام در حیات سیاسی، اقتصادی وفرهنگی کشور مساعی مشترک داریم
 .
 سوال: شخصی بنام اکبر بای خود را به رسانه ها رییس ترکان افغانستان معرفی می نماید در مورد شما چه میگویید؟
جواب: من شخصا با کسی به نام اکبربای آشنای ندارم مرام و خواسته های او را نیز هیچ جایی مطالعه نکرده ام. در اوایل تآسیس ففتا، بعضی ها آگاهانه ویا غیر آگاهانه نام مشابه رئیس ففتا را با كسی بنام اكبر بای  به مغالطه میگرفتند ولی حالا چنین چیز بازار ندارد. آنچه که درین رابطه قابل تعمق است اینست که خلق تورک افغانستان باید آگاه باشند پیروزی ما در وحدت و همبستگی ماست. بدخواهان خلق تورك افغانستان ماهیرانه تلاش دارد با گماشتن افراد و اشخاص خود فروخته و بی خرد ما را از درون درهم شکسته و تخم بی اتفاقی را دربین ما بکارد.
سوال: تا به حال این فدراسیوان فرهنگی کدام مسائل را در ارتباط با برنامه خود در منصه ی اجرا قرار داده است؟
جواب: خلص گزارش فعالیت های فدراسیون فرهنگی توركان افغانستان در بیانیه اساسی جرگه دوم به مثابه سومین مجمع عمومی ففتا منعقده هامبورگ آلمان بازتاب یافته است كه میتوان آنرا در سایت ففتا مطالعه كرد. تشریح آنچه ففتا توانسته است دراین مدت کوتاه چهار سال جامعه عمل بپوشاند دراین مصاحبه کاریست بسی مشکل. ولی بطور نمونه میتوان یاد آورشد که ففتا توانسته است از آوان پیدایش اش در اکثریت کشورهای اروپایی – امریکا- و-کانادا و در ولایات تورکستان زمین کشور مان گسترش یافته و به فعالیت خویش آغاز نماید . نشر بیشتر از ده اثر دانشمندان ما به ارتباط تاریخ، زبان و فرهنگ خلق تورك افغانستان كه رقم آن به هزارها جلد کتاب به زبان های توركی (اوزبیکی و ترکمنی) و فارسی میرسد، بخشی دیگری از فعالیت ففتا را تشكیل میدهد. ترتیب، چاپ و انتشار تقویم سال 1391 هجری شمسی با بازتاب چهره ها و شخصیت های فرهنگی وسیاسی،
ارسال كمك های انساندوستانه در ولایات توركستان زمین در زمان سیلاب ها، اتحاد و همبستگی چندین انجمن های فرهنگی در ولایت های کشور تحت برنامه واحد مثال هاییست که میتوان به افتخار از آن یاد کرد.
.
سوال: تا چه اندازه شما از کار خود در این فدراسیون راضی هستید؟
جواب: آنچه را که ففتا انجام داده است به هیج وجهه نمیتواند جواب گوی نیازمندی های جامعه تورک افغانستان بوده و مورد رضایت كامل ما و مردم ما باشد. ولی فراموش نباید کرد كه امکانات مالی ففتا محدود به کمک های اعضای ففتا و برخی از هواداران او بوده و ازطرف هیچ سازمان و یا دولت دیگرتمویل نمیشود .
سوال: روابط فرهنگی این فدراسیون با دیگر سازمانهای فرهنگی داخل میهن و خارج آن چه گونه است؟
جواب : فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با تمام سارمان های فرهنگی چه در داخل و خارج کشور روابط حسنه ی فرهنگی داشته و در تلاش آنست تا این روابط را وسعت همه جانبه بخشد .
سوال: جناب آسیابان صاحب :در سال 2010 پرده از روی تندیس مجسمه  شاعر توانا و ارباب رنساس شرق علامه علی شیر نوایی در شهر گوولف کانادا برداشته شد در رابطه به فعالیت های فدارسیون فرهنگی در شهر گوولف کانادا معلومات بدهید
.
جواب : پیشتراشاره کردم که افتخارات ما نه تنها به ما تعلق دارد – بلکه مایه ی افتخارجامعه جهانیست .
امیرالکلام حضرت امیرعلی شیرنوای ازجمله شخصیت هایست که جهان به او میبالد که پرده برداری ازروی مجسمه آن در سال 2010 در شهرگولف کشورکانادا گوای این ادعای ماست. در باره فعالیت های ففتا در کانادا میتوان گفت که ففتا در کانادا به مثابه قسمت مهم تشكیلاتی توانسته است از موجودیت خلق تورك افغانستان و هویت تاریخی آن دیگران را آگاهی داده و به دفاع ازین هویت و زبان آن به پا خیزد. فعالیت های ففتاچی ها در كانادا، همیشه مورد توجه و استقبال مردم ما بوده و از آن به خوشی یاد میكنند.  البته بنابر سنگ اندازی ها و مداخلات بعضی از افراد و اشخاص كه تعریف هویت، تاریخ و زبان به نزد آنها پدیده بی مفهومی است، مشكلاتی هم وجود دارد كه كدر های متعهد ففتا بزودی به این مشكلات فایق خواهند آمد
.
معاشر: در آخر از شما تشكری میكنم كه به سوالات بنده جواب ارایه فرمودید
آسیابان: از شما هم ممنون كه این مصاحبه را با من انجام دادید.
امان معاشر خبرنگار آزاد

Saturday 28 April 2012

نقش جنرال دوستم در سر چپه کردن ۷ که ۸ شد


نقش جنرال دوستم در سر چپه کردن ۷ که ۸ شد
"اگر من حمایت خود را از داکتر نجیب ادامه میدادم ، فکر انقلاب اسلامی بیشتر از یک خیال چیزی دیگری نمی بود"
یاوز سلیم نویسنده ی کتاب "افغانستان و دوستم یک داستان از جمله ی دها داستان در باره ی جنرال عبدالرشید دوستم" مینویسد:جنرال عبدالرشید دوستم در آغاز جهت فعالیت های سیاسی و دوران شباب پروگرامهای سیاسی و اجتماعی در ذهنش تداعی داشته از همین سبب تلاش های وی جهت تآسیس قطعات نظامی از یک کندک تا فرقه پنجاه هزار نفری نتیجه همین طرح های آن می باشد.دوستم در دلو 1370 طی نشست وسیع از روشنفکران در هوتل شهرداری شبرغان پروگرام های آینده خود را مبارزه با دولت داکتر نجیب در آن جلسه اعلام داشت و کمیسیون جهت اجرات امور اداری فرهنگی اجتماعی در ولایت جوزجان به قرار ذیل ایجاد گردید. جنرال عبدالمجید ایشچی ، انجینیر احمد،عبدالرحیم فرزام،جنرال عبدالحی جنرال نبی ظفر جنرال نادر علی و رییس عمر بای رییس شورای موسیفیدان ولایت جوزجان.
در اواخر ماه دلو تمام قطعات قوماندانی امنیه نیز در چوکات فرقه 53 تنظیم گردید. بعدآ یک نامه یی توضیحی از قیام جوزجان عنوانی اهالی بلخ به مزار شریف ارسال شد و این نامه در حقیقت التماتوم به جمعه اسک و تاج محمد رییس امنیت بود. و از مردم بلخ تقاضا گردیده بود به قیام جوزجان همکاری نمایند.ودر اواخر ماه دلو مزار شریف را در کنترول خود در آورد. دوستم  با احمد شاه مسعود تماس گرفته از او نیز خواهش کرد و گفت ( در مقابل داکتر نجیب می جنگم  ولی نیروی هوایی نجیب خیلی خوب است ، حتمآ ما را مورد بمیاردمان قرار خواهد داد.. تو هم بیا در کنار من باش و یا حد اقل تو هم حمله کن . بطور مثال در بدخشان افراد من هستند . فوزی در همانجاست..با او هماهنگی ایجاد کنی ، تو آنجا را مورد حمله قرار بده تا بمباردمان هوایی تنها به یک نقطه متمرکز نشود و به هر سو تقسیم شود اما متاسفانه که امروز باید بگویم احمد شاه مسعود به وعده که به من داده بود وفا نکرد و مرا تنها گذاشت.)
بخاطر تصرف کابل جلسه ی در منزل سید منصور نادری به پشنهاد دوستم دایر شد در آنجا یک شورای نظامی  تشکیل شد و جنرال دوستم به صفت رییس این شورا انتخاب گردید پس از آن شورای نظامی دیگری به خاطر تمام شمال تشکیل یافت که آنرا  شورای نظامی شمال نام گذاشتند و رییس این شورا نیز جنرال دوستم تعیین شدو اعضای آن حاجی مصعب از جمعت علم خان جمعه خان همدرد از حزب اسلامی عبدالواحد از حرکت اسلامی و همچنان رسول پهلوان، غفار پهلوان، سید جعفر نادری، عبدالمجید روزی و جنرال هلال به حیث اعضای شورای عالی و شورای نظامی انتخاب گردیدند.ُیک قطعه هفتصد نفری به قوماندانی جنرال مجید روزی به کابل سوق گردید مقصد آن مانع شدن  یغما و چپاول شهریان کابل از دست گلبدین  بود. جلسه ی دیگر درجبل سراج  بنام جلسه "شورای عالی جهادی افغانستان"که در آن در حدود دو صد تن از قوماندانان اشتراک داشتند تشکیل یافت. .یاوز سلیم از گفتهی جنرال دوستم می نویسد "نوبت انتخاب رییس در این شورا رسیده بود احمد شاه مسعود در کنار من نشسته بود من هم در این میان فکر میکردم به ریاست دو شورای جدا گانه انتخاب شده بودم نمی شد که به ریاست این شورا هم انتخاب شوم .احمد شاه مسعود را به عنوان رییس پشنهاد کردم پشنهادم پذرفته شد استاد مزاری رهبر حزب وحدت به حیث معاون در امور سیاسی و من به حیث معاون در امور نظامی مناطق شمال پشنهاد شدم."
کابل متشنج شده بود مجاهدین احزاب مختلف که از گروپ های اتنیکها تشکیل شده بودند در کوچه های کابل به  یغما گری و چپاول گری بزرگ دست زدند که در طورل تاریخ بی مانند بود بلاخره در اثر میانجی بوتروس گاللی سرمنشی ملل متحد و بنین سیوان نمایده خاص سرمنشی ملل متحد در افغانستان به تاریخ 27 اپریل یک شورای مؤقت تاسیس گردید در این شورای پنجاه نفری صبغت الله مجددی به حیث رییس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان برای دو ماه گلبدین حکمتیار به حیث صدر اعظم و احمد شاه مسعود به صفت وزیز دفاع تعیین شدند. وبعدآ آنرا پیروزی هشت ثور مجاهدین نام گذاشتند. در آن روز ها به اساس نوشته رووف بیگی در کتاب "نامش افغانستان بود" " از نزدیک تماشاه میکردیم که اموال و موتر های مردم از طرف مجاهدین چور و چپاول می گردید . نیرو های جمعت اسلامی و حزب اسلامی از یک سو میان هم تا مرگ می جنگیدندو از سوی دیگر اموال مردم و دولت را به یغما می بردند و آنها را به قره باغ و لوگر انتقال میدادند. یاوز از زبان جنرال دوستم در رابطه  به هشت ثورمینویسد " اگر من در مقابل داکتر نجیب پرچم عصیان بلند نمی کردم ، تحقق یافتن انقلاب اسلامی حتی مورد بحث هم شده نمی توانست و اگر من حمایت خود را از داکتر نجیب ادامه میدادم ، فکر انقلاب اسلامی بیشتر از یک خیال چیزی دیگری نمی بود"
در گروپ بزرگی از مجاهدین فاتح که بیرق پیروزی مجاهدین را در دست داشتند، مجاهدی که خود را حاجی یعقوب از مجاهدین محاذ ملی معرفی نمودند و خود را همرزمان پیر مجددی میدانستند گفت: "من چهارده سال جهاد کردم و بعد از ظفر با افتخار بیرق را بدست گرفته با دادند شعار های پیروزی و صدای الله اکبر داخل کابل شدیم ما را عساکر دوستم در یک حویلی بزرگ جابجا کردند بیرق ما هم در یک کنج خانه گذاشته شد بعد از دو روز احساس کردم که ما پیروز نشده ایم ما را تسلیم نموده اند.  دوستم اجازه ی داخل شدن ما را در شهر کابل  داده است  وبس. مثل اسیر بودم بعد از دو روز با استفاده از زبان اوزبیکی از قید عساکردوستم رها شدم و دوباره نام پیروزی را نمی خواهم بگیرم.)
شراف قوماندان که یکی از قوماندانهای جمعت در دوران جهاد  بود در همان سال در یک مجلس خصوصی در شهر پشاور برایم گفت ( شما میگفتید که تاریج به پیش میرود اما ما توانستیم تاریخ را عقب برگردانیم جریان آنرا خواهیم دید)
اسماعیل پهلوان که یکی از قوماندانان دوستم است در  کنترول شهر کابل در آن وقت سهم  داشت گفت: ( ما کنترول را در شهر کابل داشتیم و داریم . ما از کسی دیگری به غیر از دوستم اطاعت نمی کنیم.)
امان معاشر
 

Tuesday 24 April 2012

مصاحبۀ تلفونی با ذکیه کهزاد نطاق کم نظیر کشور



مصاحبۀ تلفونی با ذکیه کهزاد نطاق کم نظیر کشور

گوشک تلفون را برداشتم به امید آجرای مصاحبه به زن نازنین و نطاق کم نظیر کشور ذکیه جان کهزاد .
سلام ذکیه جان خوب استین اولاد ها و استاد خوب استند.؟
شکر به فضل خدا، فامیل و اولاد های شماخوب اند؟
سوال:مهاجرت برای هر انسان  دشوار است و لیکن گاهی انسان نا گزیز میشود به امر دشوار دست پاچه نرم کند میخواهم حالت روانی تانرا در مورد بدانم.
جواب:مهاجرت به هر شکلی که باشد برای هر انسان درد آور است. بویژه برای کسانیکه  خاطرات فراموش نشدنی از جامعه خود دارند. من روزیکه وطن را ترک میکردم به گفتۀ لطیف ناظمی:
خدای من که چه درد آوراست قصۀ کوچ
پــرنــده  میرود  و  آشیــانــه  مــی  ماند
سوال:توانایی خواندن اخبار را در تلویزیون که ویژه ی طرز بیان شمااست چگونه فرا گرفته یید.؟
جواب: شرافتمندانه بگویم من نطاقی را در ابتدا بشکل اکادمیک تحصیل نداشتم،تنها علاقۀ شخصی خودم بود که خداوند بزرگ یک حافظه بسیار قوی به من اعطا نموده بود.چه متن اخبار و چه نوشته های ادبی و فرهنگی را که یکبار می خواندم،در حافظه ام نقش می بست و تمام متن را بدون کوچکترین اشتباۀ لفظی و بیانی از بر می خواندم و همین استعداد خدا داد اسباب شهرت من در بین کشورم شد.
سوال: هموطنان شما را بحیث یک نطاق و ژورنالست ورزیده میشناسند  و چطور میتوانید که خود را  به نسل نو معرفی دارید؟
جواب:البته هر کس که از طریق پردۀ تلویزون چه بحیت یک گوینده و چه بحیت یک برنامه ساز ظاهر میشود،یک چهره شناخته شده محسوب میشود.من از این امر مستثنی نیستم. طبعآعلاقمندانی دارم که در برنامه های من که از شبکۀ تلویزون جهانی آریانا افغانستان روزهای پنجشنبه پخش میگردد مرا با محبت های خود تشویق بیشتر به فعالیتهای آینده ام میکنند،اما در بارۀ جوانان بگویم تقریبآ اکثریت آنها که شب و روز با فرهنگ های متنوعی چه در محیط تحصیل و چه در ساحه کار مواجه استند کمتر به برنامه های افغانی علاقه میگیرند،حتی یک تعداد شان از اکثر موضوعات وطن شان بیگانه شده اند در حالیکه اکثر تلویزون های افغانی برنامه های خاص برای جوانان دارند و یک تعداد آن سخت علاقه میگیرندکه این خود اسباب امیدواری خانواده های افغان در کشور های مختلف است.
سوال:شاگردانی را در باره ی نطاقی و سخنوری زیر پرورش دارید؟
جواب اساسآ نطاقی در گفتار روان وعلم بیان یک بحث جدا گانه است که ویژه گی های خاص خود را دارد که با ید آنرا هر علاقمند به گویندگی فرا بگیرد. پاسخ این پرسش شما به سوال دوم  بر میگردد.
سوال: فرزندان نازنین  تان در آینده پای خویش را جای پای شما می گزارند؟ و زبان شما به دهان آنها جا گزین میشود یا خیر؟
جواب:فرزندان نازنین هر کدام در وقت و زمان خود بزرگ شده اند و هر کدام نظر به استعداد و علاقۀ خود راهی را برای خویش انتخاب کردند، با وجودی که تقریبآ بیست سال از وطن عزیز خود دور استند ،ولی خوشبختانه هر کدام شان به تجلیات فرهنگ ، زبان و عنعنات خود سخت پا بند استند، تنها دختر بزرگم میترا جان که در آلمان زنگی میکند ،علاقۀ زیاد به گویندگی نشان میدهد و در بعضی از محافل و کنسرت ها بحیث گوینده خوب درخشیده است ، ولی مصروفیت های اولاد داری و خانوادگی به او کمتر فرصت انکشاف این علاقمندی را میسر میسازد. دختر کوچکم حمیراه به زبان انگلیسی شعر می سرآید .
سوال:شوهر محترم تان آقای کهزاد راجع به مسلک تان نقش داشتند یا نه؟
جواب : بلی صد فیصد نقش ارزنده داشته است. اگر کمک و تشویق ایشان نمی بود امروز نطاق و ژورنالیست نمی بودم . در هندوستان نیز مرا تشویق نمودند تا به تحصیلات ژورنالیستکی ادامه دهم و تحصیل در رشتۀ ژورنالیزم را به پیایان برسانم.

سوال:خانم زکیه جان از سوالات کلشیه یی و رسمی میگذریم وبه پرسشهای خود مانی آغاز میکنم .برای  ارادتمندان و علاقمندان جالب است  بفهمند که در مسایل ازدواج شما با محترم کهزاد گام نخست را شما گذاشته یید ؟ یا آنها و به عبارت دیگر آتش  عشق در آغاز قلب شما را شعله ور ساخت و یا محترم یوسف کهزاد را؟
جواب: صادقانه باید گفت که در این راه یعنی ازدواج کهزاد پیشقدم بود. زیرا او تازه از ایتالیا آمده بود و من پانزده سال بیش  نداشتم و او بود که شعله های عشق من به قلبش شعله زد و عاشق شد(شوخی کردم)و این عشق که من نیز بی میل نبودم پیوند ما را به رشتۀ ازدواج بسته نمود تا به لطف خداوند بزرگ زندگی خوشی را با هم آغاز کردیم .
استاد ذکیه جان از اینکه شما حاضر شدید مصاحبه ی دوستانه ی  را به پاسخ های دلنشین تان  رنگینی بخشیدید   ابراز سپاس و خوشنودی می نمایم و صحت کامل به شما آرزو میکنم.
در آخیر مجلۀ وزین زن را که هر ماه مسلسل خانم شفیقه نورزی به سلسلۀ محبت های همیشگی شان برای ما میرساند، و از خواندن مطالب دلچسب و رنگین آن لذت می بریم از شما و شفیقه جان نورزی و تمام دست اندر کاران این مجله یکبار دیگر اظهار سپاس بی پایان میدارم و از خداوند رحمان موفقیت های مزید برای همه تان آرزو مندم.
 در جریان تنظیم مصاحبه بودم که محترم مولانا کبیر فرخاری و محترم محمد اسحق ثنا
تشریف آوردند و با دلچسپی زیاد مصاحبه را خواندند. ایشان علاقه گرفتند که مراتب احترام و تاثر خود را ابراز بدارند حرف های را یاد آور شدند که در ذیل میخوانید.
محترم محمُد کبیر فرخاری گفتند:
ذکیه جان کهزاد !
سخنور توانا، زن جسور و با نام نشان کشور ما ، شما و شوهر گرامی تان و همه اولاد های شما را در پناه لطف و احسان خوشبختی آرزوومی برم .
خبر شدم که جسم لطیف و نازنین شما را تکلیفی رنج میدهد به این وسیله تاثرات عمیق قلبی خویش را ابراز و صحت کامل و حیات آبرو مند بریتان تمنا میدارم.
محترم محمد اسحاق ثنا گفتند:
 ذکیه جان کهزاد  یکی از نطاقان و گویندگان طراز اول کشور است او در گویندگی به یقین میدان سبقت را از بسیاری ها ربوده است.
او چنان خبر می خواند و چنان شعر دکلمه می نماید و چنان در ارآ مطالب استعداد و حافظه قوی دارد که اگر ساعت ها به گویندگی بپردازد چنان با تسلط صحبت می کند که بیننده و شنونده تا ختم صحبت اش چشم از تلویزون نمی تواند بردارد.صحبت اش شرین شیوا و دلنشین بوده نوازشگر روح و روان است و به قول شاعر:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
من برای این بانوی گرامی طول عمر صحت و عافیت آرزو نموده دعا می نمایم:
تنت به  ناز  طبیبان  نیازمند  مباد
وجود نازکت آزرده ای گزند مباد
                                             آمین
مصاحبه کننده:
 امان معاشر، خبرنگار نشریۀ زن
ونکوور کانادا 
اپریل 22سال2012